ریچارد سنت جان در یک سخنرانی تد از راههای عالی بودن میگوید
ريچارد سنت جان يکي از تحليلگران موفق بازارهاي جهاني و نويسندهاي پرمخاطب است. او در يکي از سفرهايش در حاليکه توي هواپيما نشسته بود و روي موضوع کنفرانسش تمرکز کرده بود، با سوالي از جانب يک دختر نوجوان مواجه شد: «عامل اصلي موفقيت چيست؟» پاسخ به اين سوال بيش از ده سال از وقت و عمر او را گرفت و حاصلش پانصد مصاحبه با افراد موفق بود و باعث شد ريچارد سنت جان بتواند کتاب «هشت راه براي عالي بودن» را بنويسد. در ادامه کنفرانس سه دقيقهاي او را در يکي از رويدادهاي تد که با محوريت اين موضوع برگزار شده، ميخوانيد.
مطالبي که امروز ميخواهم برايتان بگويم، يک پرزنتيشن دو ساعته براي دانشآموزان دوره دبيرستان است که در سه دقيقه خلاصه شده است. همه ماجرا از روزي شروع شد که من هفت سال پيش سوار هواپيما بودم تا خودم را به يکي از سخنرانيهاي تد برسانم. کنار من دانشآموزي دبيرستاني نشسته بود. نوجواني بود که خانواده خيلي فقيري داشت و ميخواست چيزي از اين زندگي به دست بياورد و يک سوال خيلي ساده از من پرسيد: «چه چيزي باعث موفقيت ميشود؟» سوال او باعث شد من احساس خيلي بدي پيدا کنم، چون جواب خوبي برايش نداشتم. از هواپيما پياده شدم و خودم را به کنفرانس رساندم و با خودم گفتم: «واي! من وسط اتاقي پر از افراد موفق هستم. پس چرا از آنها نميپرسم چه عاملي به آنها کمک کرده است تا به موفقيت برسند و بعد جوابهاي آنها را به آن بچه منتقل کنم؟» و حالا هفت سال از آن موضوع گذشته و من پانصد مصاحبه در اين زمينه انجام دادهام و ميخواهم به شما بگويم واقعا چه چيزي منجر به موفقيت ميشود.
اولين عامل شور و شوق است. فريمن توماس ميگويد: «شور و شوقم مرا به جلو هدايت کرد.» اهالي تد اين کار را براي عشقي که به آن دارند انجام ميدهند، نه به خاطر پول. کارول کلتا ميگويد: «حاضرم به يک نفر پول بدهم تا کاري را انجام دهد که من ميکنم.» و جالب است بدانيد که اگر کاري را صرف علاقهاي که به آن داريد انجام دهيد، در هر صورت پول خودش از راه ميرسد. خود روپرت مرداک به من گفت: «به طور کلي کار کردن سخت است و هيچچيزي آسان به دست نميآيد، اما به من که حسابي خوش ميگذرد!» منظورش واقعا خوشگذراني بود؟ آن هم روپرت مرداک؟ بله، براي تديها کار لذتبخش است. آنها سخت کار ميکنند. فکر نميکنم دچار اعتياد به کار باشند، بلکه ديوانه کارند. الکس گاردن ميگويد: «براي موفقشدن بايد دلت را به کارت بسپاري و آن را عالي انجام بدهي. اصلا جادويي در کار نيست، همهاش فقط تمرين و ممارست است. تمرين و تمرين و تمرکز.» نورمن جوييسون در يکي از مصاحبههايش به من گفت: «فکر کنم همه اين حرفها راجع به موفقيت مربوط به تمرکز کردن روي يک چيز خاص باشد.» ديويد کالو هم ميگويد: «خودتان را چه از نظر جسمي و چه از نظر روحي به جلو هل بدهيد. بايد خودتان را هل بدهيد. هل.» بايد شک و ترديد و هرگونه خجالت را از خودتان دور کنيد. گلدي هاون در اين زمينه ميگويد: «من هميشه به خودم شک داشتم. شک داشتم به اندازه کافي خوب يا زرنگ هستم يا نه. هيچوقت فکر نميکردم موفق بشوم.» البته آدم هميشه نميتواند خودش را به جلو هل بدهد و به همين خاطر هم هست که مادرها را اختراع کردهاند! (خنده حضار) اين را فرانک گري به من گفت. او گفت: «مادرم مرا به سوي موفقيت هل داد.» نکته بعد اين است که به ديگران خدمات بدهيد.
شروين نولاند ميگويد: «خدمت دادن به ديگران به عنوان يک دکتر امتيازات ويژهاي دارد.» حالا خيلي از بچهها ميگويند ميخواهند ميلياردر شوند و اولين حرفي که من به آنها ميزنم اين است: «بسيار خوب، شما نميتوانيد به خودتان خدمترساني کنيد، بلکه بايد چيز گرانبها و ارزشمندي را به ديگران ارائه کنيد، چون از اين راه است که ميتوانيد واقعا به موفقيت برسيد.» توصيه بعدي براي موفقيت ايده داشتن است. بيل گيتس ميگويد: «من يک ايده داشتم و آن راهاندازي اولين شرکت توليدکننده نرمافزارهاي کامپيوتري بود.» و من گفتم ايده خيلي خوبي بود. خلق يک ايده خوب هرگز به جادوي خلاقيت ربط ندارد، بلکه ناشي از انجام يکسري کارهاي ساده است و شواهد زيادي هم براي حرفم دارم. در ضمن براي موفق شدن بايد سماجت به خرج دهيد. جو کاروس ميگويد: «سماجت داشتن اولين دليل براي موفق شدن است.» شما بايد در مقابل شکست خوردن و مزخرفاتي که ممکن است سر راهتان قرار بگيرد، سماجت نشان دهيد و اين يعني همه انتقادها، طرد شدنها و احمق شنيدنها و فشارهايي که به شما وارد ميشود (خنده حضار). پس پاسخ به اين سوال ساده که چطور بايد موفق شوم خيلي ساده است؛ يا چهار هزار دلار پول بدهيد و به سمينار تد بياييد و اگر نشد اين هشت توصيه را انجام دهيد و به من اعتماد کنيد. اين هشت عامل از جمله فاکتورهاي اصلي موفقيت هستند. با تشکر از همه اهالي تد براي همه مصاحبههايي که با من انجام دادند.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان